معرفی هیئت و روستای علاقه

وبلاگ هیئت جوادالائمه (ع) علاقه ایهای مشهد

معرفی هیئت و روستای علاقه

وبلاگ هیئت جوادالائمه (ع) علاقه ایهای مشهد

دلایلی خوب برای ازدواج نکردن!

اگر شما با این 8 بهانه می‌خواهید به خواستگارتان جواب مثبت دهید، کمی صبر کنید. ممکن است بعد از ازدواج با چنین دلایلی، آینده خوبی در انتظار‌تان نباشد.
 

شاید عاشق نشده باشید اما در ذهن‌تان دلایلی داشته باشید که شما را به سمت ازدواج هل می‌دهد. اتفاقاتی که دور و بر‌تان افتاده یا حرف‌هایی که می‌شنوید، شما را از دوران مجردی دلزده می‌کند و فکر می‌کنید وقت آن رسیده که رنگی به زندگی‌تان بدهید و پوشیدن یک لباس سفید رویایی را تجربه کنید. نه گمان می‌کنید که نیمه گم‌شده‌تان پیدا شده و نه در مقابل خودتان مرد رؤیاهایتان را می‌بینید. اما باز هم احساس می‌کنید که باید به تنهایی پایان دهید و با گفتن یک بله، زندگی‌تان را زیر و رو کنید. اگر شما با این 8 بهانه می‌خواهید به خواستگارتان جواب مثبت دهید، کمی صبر کنید. ممکن است بعد از ازدواج با چنین دلایلی، آینده خوبی در انتظار‌تان نباشد.

 

اگر برای ازدواج‌تان این دلیل‌ها را دارید دست نگه دارید

 

از این خانه خسته‌ام

نظارت‌ها و سختگیری‌های پدر و مادر‌تان یا اختلافی که با یکی از اعضای خانواده دارید آزار‌تان می‌دهد؟ گمان می‌کنید اگر ازدواج کنید، از شر این حرف و حدیث‌ها راحت می‌شوید و خودتان برای زندگی‌تان تصمیم می‌گیرید؟ دعواهای همیشگی پدر و مادرتان شما را کلافه کرده و دوست دارید از این خانه پر از آشوب بیرون بیایید؟ فشار مالی‌ای که خانواده را درگیر کرده نمی‌گذارد به آرزوهایتان برسید و می‌خواهید از زیر این فشار فرار کنید و فرد دیگری را مسئول زندگی خود کنید؟ اگر چنین دلایلی باعث شده به ازدواج فکر کنید دست نگه دارید. ازدواجی که انگیزه‌اش بیرون آمدن از خانه پدری باشد، بیشتر از هر شکل دیگری از ازدواج احتمال دارد به شکست ختم شود. روانشناسان می‌گویند، اگر می‌خواهید یک ازدواج موفق داشته باشید، باید بدون چنین محرک‌هایی برای تشکیل زندگی قدم بردارید و درواقع هدف شما از این شروع تازه، تنها عشق‌تان به همسر آینده‌تان باشد وگرنه از چاله به چاه می‌افتید.

 

می‌ترسید بهتر از او پیدا نکنید

بعد از مدت‌ها یک موقعیت خوب ازدواج پیدا شده و گمان می‌کنید اگر به او نه بگویید، دیگر نمی‌توانید با فرد بهتری آشنا شوید؟ هیچ حسی نسبت به او در دل‌تان نیست اما وقتی دو دو تا چهارتا می‌کنید، می‌بینید که او بهترین گزینه برای ازدواج است؟ اگر با چنین دلایلی به سمت ازدواج می‌روید، دست نگه دارید؛ شاید حق با شما باشد و نتوانید دیگر به چنین موقعیتی برسید اما آیا ارزش دارد که یک عمر بدون عشق زندگی کنید؟ گمان نکنید خواستگار امروز‌تان، آخرین فردی است که به شما پیشنهاد ازدواج می‌دهد. شاید بخت بهتری برای شما وجود داشته باشد و از آن بی‌خبر باشید.

 

شناسنامه آزارتان می‌دهد؟

به سنی رسیده‌اید که دوستان‌تان سر خانه و زندگی‌شان رفته‌اند و گمان می‌کنید اگر مجرد بمانید، از قافله آنها عقب می‌مانید و دیگر جایی در جمع‌شان ندارید؟ از قضاوت دیگران می‌ترسید و اینکه در این سن هم به چشم یک فرد مجرد دیده شوید آزار‌تان می‌دهد؟ اگر پایان دادن به مجردی تنها انگیزه شما برای ازدواج است، باید بگوییم که در اشتباهید. ترس از تنهایی و نگرانی نسبت به نگاهی که جامعه به شما دارد، دلیلی منطقی برای ازدواج نیست. شاید شما با این انتخاب، به جمع متاهل‌ها وارد شوید اما ازدواجی که پشت آن انگیزه احساسی دیگری وجود نداشته باشد یا انتخاب فردی که با معیار‌های‌تان همخوانی ندارد و تنها قرار است نقش همسری را برای‌تان ایفا کند، نمی‌تواند به خوشبختی شما بینجامد.

 

باید این ارتباط را به جایی برسانم

شاید در دوره نامزدی به سر می‌برید اما هنوز ذهن‌تان پر از شک و تردید است؟ یک دنیا اختلاف کوچک و بزرگ دارید که هنوز نتوانسته‌اید حل‌شان کنید اما از طرف دیگر، گمان می‌کنید حالا که حرف‌تان همه جا پیچیده و همه انتظار دارند شما را زیر یک سقف ببینند، باید به ازدواج تن بدهید؟ احساس می‌کنید مدت طولانی‌ای نامزد بوده‌اید و دیگر نمی‌توانید بدون او زندگی کنید اما از طرف دیگر تصمیمی که برای ازدواج گرفته‌اید شما را هیجان‌زده و خوشحال نمی‌کند؟ اگر شما با چنین بهانه‌هایی برای برگزار کردن جشن عروسی‌تان تدارک می‌بینید، صبر کنید. دوره نامزدی دوره شناخت است و تنها مقدمه‌ای برای ازدواج نیست. حالا که این دوره را پشت سر گذاشته‌اید، باید بتوانید به این سؤال‌ها پاسخ بدهید: آیا شناختی که از او به دست آورده‌اید، به شما می‌گوید که همسر ایده‌آلی برای‌تان نخواهد بود؟ آیا هنوز به زمان بیشتری برای شناختنش نیاز دارید و فکر می‌کنید این دوره برای نامزدی‌تان کوتاه بوده‌است؟ اگر پاسخ شما به این دو سؤال مثبت است، قبل از آنکه فاجعه‌ای بیافرینید، در تصمیم‌تان تجدید نظر کنید.

 

می‌خواهم انتقام بگیرم

یک نامزدی شکست خورده را پشت سر گذاشته‌اید یا از مردی که چند سال با او زیر یک سقف زندگی کرده‌اید طلاق گرفته‌اید؟ یعنی جدایی تلخ و آزاردهنده‌ای را پشت سر گذاشته‌اید و می‌خواهید با ازدواج با فرد دیگری، به این شریک قدیمی نشان دهید که هیچ نیازی به او ندارید و کسی هست که در زندگی شما را شاد کند؟ اگر دلایل شما برای بله گفتن به خواستگار جدید‌تان اینهاست، بیشتر فکر کنید. لجبازی با فردی دیگر یا انتخاب یک شریک تازه برای فرار از تنهایی، هرگز نمی‌تواند به خوشبختی شما منجر شود.

 

چشم دیگران را خیره می‌کنم

خواستگاری با ویژگی‌های ظاهری خوب، شرایط مالی مناسب برای‌تان پیدا شده و احساس می‌کنید اگر با او ازدواج کرده و در جمع‌ها حاضر شوید، حسادت همه آدم‌های جمع را متوجه خود می‌کنید و چشم‌شان را با این انتخاب شایسته خیره می‌کنید؟ شما دوست دارید دیگران با دیدن همسرتان یک آه بکشند و به توانایی‌های‌تان در انتخاب چنین همسری احسنت بگویند؟می‌خواهید دیگران را شگفت‌زده کنید اما هنوز آن حسی که باید را به این خواستگار جدید ندارید و در شخصیتش ویژگی‌هایی می‌بینید که شما را آزار می‌دهد؟ اگر شما به خاطر شرایط اجتماعی، ظاهری، خانوادگی و شغلی یک فرد می‌خواهید با او ازدواج کنید و برای خودتان در کنارش اعتباری بخرید، باید بیشتر حواس‌تان را جمع کنید. درست است که دیگران همسرتان را با این شرایط می‌بینند اما آنچه در زندگی مشترک شما را راضی نگه می‌دارد، خود این فرد است که فارغ از شغل،خانواده و پولش در کنار شما می‌نشیند.

 

باید جای خالی او را پر کنم

کسی که برای‌تان بسیار عزیز بوده را از دست داده‌اید و احساس می‌کنید دنیا شما را تنها گذاشته؟ از اینکه هر روز به یک خانه بدون او وارد شوید عذاب می‌کشید و هیچ کس شما را آنطور که می‌خواهید تسلی نمی‌دهد؟ فردی پیدا شده که می‌خواهد در این غم از دست دادن با شما شریک باشد و اجازه دهد که غصه‌های‌تان را با او قسمت کنید؟ شاید شما این احساسات را با عشق اشتباه گرفته باشید و فکر کنید هرکه می‌تواند شریک خوبی برای غم‌های‌تان باشد، شریک خوبی هم برای زندگی‌تان خواهد شد؟ اشتباه می‌کنید! شما در زندگی تنها به کسی احتیاج ندارید که این درد از دست دادن را برای‌تان تسلی دهد. اگر این احساسات دلیل شما برای انتخاب یک فرد است، باید کمی بیشتر به موقعیتی که دارید فکر کنید و نگذارید که غم‌های‌تان شما را به زندگی‌ای وارد کنند که تضمینی برای دوامش وجود ندارد.

 

فکر می‌کنید بعدا درست می‌شود؟

نامزد یا خواستگار شما ویژگی‌هایی دارد که نمی‌توانید با آنها کنار بیایید؟ برای‌تان تصمیم می‌گیرد و شما را به اجرای‌شان مجبور می‌کند؟ عقاید‌تان را نادیده می‌گیرد و می‌خواهد مثل او فکر و زندگی کنید؟ شما را از آرزوهایی که دارید محروم می‌کند و برای‌تان خط و نشان می‌کشد؟ بددهن است و حرمت‌ها را نگه نمی‌دارد؟ خسیس است یا باتنبلی فرصت‌هایش را از دست می‌دهد؟ اگر نامزد شما این ویژگی‌ها را دارد و گمان می‌کنید که بعد از ازدواج می‌تواند آنها را تغییر دهد اشتباه می‌کنید. شما باید همسر آینده‌تان را همانطور که هست ببینید و احساس کنید با همین ویژگی‌ها و شرایطی که دارد برای‌تان قابل پذیرش است. باور کنید بعد از ازدواج معجزه نمی‌شود و همسر بدخلق شما، یک‌شبه به یک فرشته تبدیل نمی‌شود.

منبع:مجله ایده آل

10 رابطه که سرانجامی ندارد!

اگر پس از آنکه این مطلب را خواندید، گمان می کنید در یکی از این ده نوع رابطه هستید، سعی کنید کمک بگیرید، با خانواده و یا دوستان نزدیک خود صحبت کنید، نزد مشاور یا روان شناس بروید تا به شما کمک کند

 

همین که هرکدام از این ده نوع رابطه را می خوانید، به انتخاب های عشقی گذشته و نیز روابط فعلی خود و همچنین روابط اعضای خانواده و دوستان نزدیک تان بیندیشید. آن ده نوع رابطه اینها هستند:

 

ده نوع رابطه که سرانجامی نخواهد داشت:

1 – رابطه ای که در آن بیش از آنچه نامزدتان به شما عشق می ورزد، شما به او عشق می ورزید.

 

2 – رابطه ای که در آن کمتر از آنچه نامزدتان به شما عشق می ورزد، شما به او عشق می ورزید.

 

3 – رابطه ای که در آن عاشق توانایی های بالقوه نامزد خود هستید.

 

4 – رابطه ای که در آن مأموریت نجات نامزدتان را به عهده دارید.

 

5 – رابطه ای که در آن به نامزد خود به عنوان یک الگو و آموزگار چشم دوخته اید.

 

6 – رابطه ای که در آن به دلایل بیرونی شیفته نامزد خود شده اید.

 

7 – رابطه ای که در آن شما و نامزدتان از تفاهم جزئی برخوردار هستید.

 

8 – رابطه ای که در آن نامزدتان را از روی سرکشی و عصیان انتخاب کرده اید.

 

9 – رابطه ای در آن نامزدتان را به عنوان عکس العملی در برابر نامزد قبلی تان انتخاب کرده اید.

 

10 – رابطه که در آن نامزدتان در دسترس شما نیست.

 

نکته مهم

اگر پس از آنکه این مطلب را خواندید، گمان می کنید در یکی از این ده نوع رابطه هستید، سعی کنید کمک بگیرید، با خانواده و یا دوستان نزدیک خود صحبت کنید، نزد مشاور یا روان شناس بروید تا به شما کمک کند بفهمید که آیا عاقلانه است به رابطه تان ادامه دهید یا باید به رابطه تان خاتمه دهید.

منبع : سپیده دانایی

آداب خواستگاری

اگر مراسم خواستگاری انجام شود، علاوه بر اینکه سنتی پسندیده رعایت شده است، به شناخت بهتری ازطرف مقابل دست می یابیم. یکی ازدلایلی که ازدواج جوانان را ناپایدارمی کند، انتخاب همسربه صورت فردی است. معمولاً هنگامی که ازدواج ها با حضور و موافقت خانواده ها صورت می گیرند، ازپایداری بیشتری برخوردار می شوند.

از دیگر عوامل مۆثر بر پایداری این ازدواج ها، وجود امکان بیشتر برای شناخت است. آنچه جوان را از بزرگسال متمایز می کند، میزان تجارب بیشتر فرد بزرگ سال است وگرنه ساختارهای ذهنی در هر دو مورد مشابه است. پس ما وقتی به تنهایی ازکسی تقاضای ازدواج می کنیم، فرصت استفاده ازتجارب ارزنده دیگران را ازدست می دهیم و به شناختی محدود از فرد دل خوش می کنیم.

 

فواید شناخت در خواستگاری جمعی

در شناخت جمعی چون افراد زیادی در شناسایی نقش دارند، شناخت دقیق‌تر انجام می‌شود. در این نوع شناخت، فرد از جوانب گوناگون مورد سنجش قرار می‌گیرد و هرکس از زاویه خاصی به وی می‌نگرد. بنابراین، علاوه بر بررسی کلّیت وجود فرد، به جنبه‌های ویژه او نیز توجه می‌شود که درنتیجه انتخاب بهتری صورت می‌گیرد؛ زیرا هدف همه حاضران شناخت طرف مقابل است. در انتخاب جمعی، زمانی که افراد مجرب پس از ارزیابی خود فرد مقابل را تأیید می‌کنند، امید به استحکام زندگی زوجین بیشتر می‌شود تا هنگامی که فقط یک فرد به انتخاب فردی دیگر می‌پردازد.

 

شناخت جمعی، اطمینان خاصی را برای فرد به ارمغان می‌آورد. وقتی که چند نفر بر خوب‌ بودن فردی صحّه می‌گذارند، دختر یا پسر با اتکا به شناختی که از ناحیه دیگران به‌دست می‌آورند، از آرامش روانی بیشتری برخوردار می‌شوند؛ به‌ این‌ ترتیب هر یک از آنها به ‌هنگام گزینش همسر، قوت قلب بیشتری دارند. این در حالی‌ است که در انتخاب فردی، که توسط خود دختر یا پسر صورت می‌گیرد، مدام نگران هستند که مبادا طرف مقابل از شایستگی‌های لازم برخوردار نباشد؛ زیرا در این صورت آنها خود را به‌دلیل انتخاب نامناسب، مستحق سرزنش و شماتت می‌بینند و آرامش روانی خویش را از دست می‌دهند.

 

از دیگر فواید شناخت جمعی، کاهش تردید در انتخاب است. تجربه نشان می‌دهد هنگامی که شخص به‌ تنهایی مبادرت به انتخاب همسر می‌کند، سخت دچار تردید در گزینش همسر می‌شود، زیرا نگران است که مبادا به ‌میزان کافی از شناخت نرسیده باشد. اما وقتی که در کنار شناخت خود، شناخت دیگران را نیز ملاک قرار ‌دهید از تردیدها کاسته و باعث می‌شود زودتر به انتخاب صحیح برسید. شناخت جمعی، مانع تأخیر بی‌مورد در ازدواج ‌می‌شود و از درگیری‌های شخص با خودش می‌کاهد و او را کمتر دچار کشش‌های درونی می‌کند.

 

مشورت با دیگران نیز موهبت دیگری است که دختر یا پسر جوان به‌ هنگام همسر گزینی می‌توانند از آن بهره‌مند شوند. افلاطون می‌گوید: وقتی آدمی بر سر دوراهی قرار می‌گیرد، در صورتی‌ که همراهانی دارد باید با آنها مشورت کند و تا معلوم نشده است که هر راه به کجا می‌رسد، نباید گامی پیش بنهد. پس عقل که ابزار شناسایی است از طریق وقوف بر یافته‌های دیگران به انتخابی بهتر دست می‌یابد؛ چراکه با مدد عقل دیگران، توانی مضاعف می‌یابد.

 

حسن دیگری که خواستگاری جمعی دارد این است که دختر احساس احترام بیشتری می‌کند و برداشت او این است که برای او احترام ویژه‌ای قائل شده‌اند؛ حال آنکه در انتخاب فردی چنین احساسی ندارد.

 

چرا خواستگاری پسر از دختر؟

در جامعه ما رسم بر این است که خانواده پسر به خواستگاری دختر بروند. خواستگاری پسر از دختر، امری عرفی است که از فطرت مرد و زن نشئت می گیرد؛ زیرا مرد خواهان است و زن خوانده؛ مرد طالب است و زن مطلوب؛ فطرت مرد طلب و نیاز است و فطرت زن جلوه وناز.

 

خواستگاری مرد به دلیل بالا بودن ارزش، حیثیت، لطافت و ظرافت زن است. گوهر را در موزه نگهداری می کنند و این خواستاران هستند که برای دیدن آن موجود ارزشمند به سراغش می روند. بنابراین کاملاً خلاف فطرت، احترام و شخصیت زن است که به دنبال مرد برود. برای مرد قابل تحمل است که از خانمی خواستگاری کند و آن خانم بهانه بیاورد، نازکند، شرط بگذارد و نهایتاً جواب منفی بدهد. اما برای زن قابل تحمل نیست که مردی را به همسری خود دعوت کند و احیاناً جواب رد بشنود و سراغ مرد دیگری برود؛ زیرا زن می خواهد الهه عشق، معشوق و مورد پرستش باشد و از قلب مرد سر در آورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند.

 

تجربه ها نشان می دهد اکثر دخترانی که از پسران خواستگاری کرده اند، پس ازازدواج با نارضایتی، اختلاف با خانواده همسر و شکست روبه رو شده اند. مطالب ذکرشده، واقعیت های اجتماع بشر است. به عقیده ویلیام جیمز، فیلسوف و روانشناس معروف آمریکایی، حیا وخودداری ظریفانه زن، غریزی نیست. بلکه دختران درطول تاریخ دریافته اند که این مسئله اختصاص به جنس بشر ندارد. همواره این مأموریت به جنس نر داده شده است که خود را دل باخته و نیازمند به جنس مخالف نشان بدهد. شاید بتوان گفت خواستگاری از جنس ماده درمیان انسان ها نه غریزی است و نه آموخته تاریخ، بلکه فطری است. به این معنا که جذب و انجذاب میان آدمیان برخواسته ازعواطف عالی انسانی است و نه صرفاً تمایلات جسمی وجنسی.

 

اما متأسفانه امروزه نهضت فمینیسم و متعصبان به جنس زن، به بهانه برابرسازی حقوق زن و مرد این موجود ظریف و رۆیایی را که بهشت می تواند زیر پای او باشد از عرش به فرش آورده و شخصیت انسانی و الهی او را لکه دارکرده است.

 

نکاتی درمورد آداب خواستگاری

* طبق سخنان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) بهترین روز برای خواستگاری، روز جمعه و در ساعات بعد از ظهر است. همچنین بهتر است زمانی برگزار نشود که قمر در عقرب است.

 

* برای به دست آوردن آرامش، قبل از خواستگاری دو رکعت نماز طلب بخوانید و دعا کنید که آنچه خیر و صلاح است برای شما پیش آید.

 

* از آنجا که اولین دیدارها همیشه در اذهان می ماند، رعایت پاکیزگی و منظم بودن بسیار مهم است.

 

* جلسه اول خواستگاری را در خانه عروس برگزارکنید نه جای دیگر، زیرا محیط خانه آرامش بیشتر و شناخت کاملتری به دنبال دارد.

 

* حضور والدین و یا شخص امین و با تجربه، کمک زیادی به انجام خواستگاری می کند.

 

* مهم نیست چند نوع میوه خریداری کرده اید. اما سعی کنید با زیبا چیدن آنها و پاکیزگی و زیبا آراستن سالن پذیرایی، محیطی دلپذیر ایجاد کنید.

 

* از پوشیدن لباس های تنگ که باعث ناراحتی شما می شود و همچنین از پوشیدن لباس های پر زرق و برق اجتناب کنید به دلیل اینکه جلب توجه می کنند و تمرکز را برهم می زنند.

 

* برای دستیابی به شناخت بیشتر از خانواده پسر و نیز آشنایی با فرهنگ وآداب و رسوم و موقعیت اقتصادی آنها جلسه یا جلساتی از گفتگوها را در منزل پسر برگزار کنید.

 

* دختر و پسر برای شناخت بیشتر از یکدیگر می توانند به نحوه راه رفتن، نشستن، صحبت کردن و حتی کفش پوشیدن طرف مقابل توجه کنند. همه این رفتارها نشان دهنده شخصیت فرداست.

 

* صحبت حضوری دختر و پسر با یکدیگر بهتر از صحبت کردن با تلفن، چت و... است. با صحبت کردن حضوری قادر به دیدن حالات و حرکات و نحوه مکالمات یکدیگر هستید. در نتیجه، با رعایت این مطلب به شناخت بهتری خواهید رسید.

 

* اگر در نگاه اول از ظاهر فرد مقابل خوشتان نیامد ولی برایتان قابل تحمل بود، با او به گفتگو بپردازید؛ شاید نظرتان عوض شد.

 

* چنانچه در اواسط جلسه احساس کردید طرف مقابل مناسب شما نیست، جلسه را متوقف کنید. زیرا در صورت ادامه، ممکن است بین افراد وابستگی ایجاد شود. در این صورت، دادن جواب منفی سخت است و به فرد مقابل ضربه روحی وارد می شود.

برگرفته از ساج

چرا مشاوره‌ی پیش از ازدواج مهم است؟

آمارهای نشان می دهد که 97 درصد از جمعیت بزرگسالان در جهان در طول زندگی خود حداقل یک بار ازدواج می کنند. طبق آمار جهانی، نرخ ازدواج در طول 15 سال گذشته تقریباً ثابت مانده است، اما این وضعیت در مورد نرخ طلاق صادق نیست. آمارها نشان می دهند که نرخ طلاق امروزه به مراتب بیش از گذشته است، به طوری که میزان طلاق در کشورمان برای جمعیت شهری به طور متوسط 15 درصد بوده است که با توجه به ارزش های مذهبی و سنت های دیرین خانوادگی و اصالت و باور به زندگی مقدس زناشویی، به یقین باید آمار طلاق در ایران روند کندتری داشته باشد.

 

اما چه چیز باعث می شود بسیاری از زوج هایی که غالباً با جمله ی «تنها مرگ ما را از یکدیگر جدا می کند» زندگی مشترک خود را آغاز می کنند و ابتدا به آن احساس تعهد دارند، پس از مدتی با مشکلات زیادی رو به رو می شوند و در نهایت به جای مرگ، طلاق آن ها را از هم جدا می کند، و کار به جایی می رسد که به هم پرخاش و با هم نزاع می کنند و در مواردی، کار به متارکه و طلاق می انجامد.

آنچه مسلم است زوج جوان از آغاز با دیدی غلط و محدود وارد زندگی زناشویی می شوند و برای خود بنایی رویایی و سراسر ایده آل تصویر می کنند و از آنجا که اطلاعاتشان از یکدیگر و از امکانات و توانایی های هم بسیاری محدود و ناقص است و چه بسا با وهم و خیال خواسته اند برای خود دنیایی بسازند، پس از گذشت چند ماه یا چند سال زندگی مشترک، به فکر حسابرسی و ارزیابی می افتنند و در می یابند آنچه تصور کرده اند، باطل و بی حساب بوده و این سرآغاز مشکلات جدی تری است. تحقیق روان شناسان و مشاوران خانواده در چند کشور نشان می دهد حدود 50 درصد از همسران، ازدواج خود را در نهایت ناموفق ارزیابی می کنند.

 

در هر حال، تشکیل زندگی زناشویی مرحله ی انتقالی دشوار و پیچیده ای است، چرا که ازدواج مستلزم از نو تعریف کردن افراد برا خود و والدین شان است. زن و مرد در ازدواج نیاز دارند خود را در قالب نقش های جدید بپذیرند و این مهم بدون آگاهی از مسائل مربوط به زندگی زناشویی و خصوصیات متفاوت زن و مرد امکان پذیر نیست. تحقیقات و شواهد بسیاری نشان می دهد که در جوامع امروز، همسران جوان در اوایل زندگی با مشکلات گوناگون و گاه شدیدی مواجهند.

 

زن و مرد به دلایل متعدد از جمله شناخت ناکافی از یکدیگر، انتظارات و توقعات غیرواقعی از ازدواج و همسر و ... لاجرم با مشکلات بسیاری در ایجاد و حفظ و بقای زندگی زناشویی و روابط نزدیک و صمیمانه با یکدیگر مواجه می شوند. طبق طبقه بندی های تشخیص روان پزشکی، مسائل زناشویی و خانوادگی یکی از بیشترین علل رجوع به کلینیک ها و مراکز خدمات مشاوره ای است که این خود گواه صحت مطالب ذکر شده است

 

بنابراین، پیشنهاد اصلی و اساسی بهره مندی از خدمات مشاوره ای پیش از ازدواج است تا زن و مرد با آگاهی بیشتر و تجهیز به دانش کافی در ارتباط با خود، ویژگی های خود و ویژگی های همسر آینده و نیز اهداف ازدواج به این دوره پویا و شکوفا در زندگی با آرامش بیشتری گام نهند. به بیان دیگر، مرد و زن، هر دو، از آموزش های پیش از ازدواج، به ویژه در مورد انتظاراتی که از آن ها به عنوان زن و شوهر می رود، سود می برند. در جوامع امروز، زندگی انسان ها در تمامی ابعاد دستخوش تغییرات سریع و شگرفی بوده است. بازتاب ماهیت پیچیده ی این تغییرات و تحولات در زندگی فردی و اجتماعی افراد کاملاً محسوس است.

 

ازدواج و زندگی زناشویی و تشکیل خانواده نیز از این قاعده مستثنی نیست. زن و مرد به دلایل متعدد از جمله شناخت ناکافی از یکدیگر، انتظارات و توقعات غیرواقعی از ازدواج و همسر، و مشکلات اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی، لاجرم با مشکلات بسیاری در ایجاد و حفظ و بقای زندگی زناشویی و روابط نزدیک و صمیمانه با یکدیگر مواجه می شوند. طبق طبقه بندی های تشخیص روان پزشکی، مسائل زناشویی و خانوادگی یکی از بیشترین علل رجوع به کلینیک ها و مراکز خدمات مشاوره ای است که این خود گواه صحت مطالب ذکر شده است.

 

دلایل ضرورت

آموزش همسران جوان معمولاً یکی از برنامه های رسمی و غیررسمی خانواده ها و دیگر نهادهای اجتماعی در اغلب کشورهای جهان است. همسران جوان که اغلب از دو فرهنگ ( و چندین خرده فرهنگ) متفاوت اثر پذیرفته اند، به منظور افزایش سطح رضایت در تشکیل خانواده و افزایش ضریب اطمینان از تشکیل خانواده ی جدید، باید آموزش های لازم را کسب کنند. اسلام نیز که خانواده را پیمانی مقدس بین زن و مرد می داند و ثمره ی ازدواج را انس و آرامش خانوادگی و فردی بیان می کند (سوره روم، آیه 21)، بر اهمیت مشاوره تأکید دارد و بارها در قرآن کریم به مشورت کردن توصیه می کند: «در کارها مشورت کن، پس هنگامی که تصمیم گرفتی به خدا توکل کن».

 

امام علی (علیه السلام) نیز می فرمایند: «مشورت کنید که موفقیت و رستگاری از مشاوره به دست می آید».

 

برخی از عواملی که این ضروری را در ازدواج بیشتر جلوه می دهد عبارتند از:

 

1. اشتباهات احتمالی والدین خود را تکرار نکنید و بر عادات بدی که در خانواده خود فرا گرفته‌اند غلبه کنند.

 

2. نقاط ضعف و قوت خود و طرف مقابل را بشناسند و در قبال آن مسئولیت بپذیرید. اغلب همین شناخت و احساس، تفاوت بین موفقیت و شکست در زندگی زناشویی است.

 

3. انتظارات واقع‌بینانه از زندگی زناشویی به دست آورند و از انتظارات رویایی و غیرواقعی دست بردارید.

 

4. بدانید که چه انتظاری از خود و از همسر خود و از ازدواج دارید. این انتظارات بنیان ایمان و اعتقاد به زندگی را شکل می‌دهد.

 

این آموزش‌ها به شیوه‌های گوناگونی میسر است، از جمله آموزش از کلاس‌های رسمی و غیررسمی، توزیع جزوات، تشکیل کلاس‌های پرسش و پاسخ و بحث‌های گروهی، و طرح موارد مبتلا به اکثریت .

 

مشاوره در ایران

در کشورمان اما هنوز این موضوع به طور کامل برای جوانان در آستانه ی ازدواج جا نیفتاده است. تاسیس و گسترش مراکز مشاوره پیش از ازدواج از مهم ترین گام‌ها و مسئولیت‌ها است تا از این طریق بتوان به خانواده‌ها، برای رشد سالم و مطلوب و نیز پویایی و شکوفایی استعدادهای همه ی اعضای خانواده و پیشگیری از اختلافات و ناهنجاری‌های فردی و اجتماعی کمک کرد.

 

بدیهی است موفقیت و کارایی مراکز مشاوره منوط به برخورداری از وجود مشاوران صالح و متخصص و کارآمد است. در هر حال، ضرورت وجود کلاس‌هایی با عنوان مشاوره ی پیش از ازدواج برای دانشجویان روان شناسی و مشاوره بیشتر حس می شود.

برگرفته از سپیده دانایی

ترس‌های زنانه از ازدواج

آیا از ازدواج و پذیرفتن مسئولیت های یک زندگی واقعی ترس دارید؟ خیلی از خانم‌ها مثل شما هستند. این می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد، از ترس‌های کودکی گرفته تا تجربیات بزرگسالی.

 

ترس از متعهد شدن لزوماً به این معنا نیست که نیاز به کمک حرفه‌ای دارید بلکه نشانه این است که باید دیدگاه‌های خودتان را درمورد روابط ارزیابی کنید تا ببینید چه چیز جلوی شما را می‌گیرد و نمی‌گذارد وابستگی دائمی ایجاد کنید.

 

برای غلبه بر این مشکلات، این 10 نکته را بخوانید تا ببینید مشکل شما کدامیک از اینهاست.

 

1. روابط زیادی را دیده‌اید که برهم خورده است

آیا والدینتان از هم طلاق گرفته‌اند؟ شاید دوستان زیادی داشته باشید که روابطشان برهم خورده و بخاطر آن سختی و درد زیادی را متحمل شده‌اند. اگر اینطور است، ترس شما از متعهد شدن در روابط قابل درک است. با شاهد مشکلات احساسی دیگران بودن می‌فهمید که چه زمان‌هایی ممکن است رابطه دچار مشکل شود.به جای اینکه روی روابط شکست‌خورده اطرافتان تمرکز کنید، به زوج‌های موفقی که می‌شناسید دقت کنید تا ببینید آنها برای شاد و خوشبخت زندگی کردن کنار هم چه می‌کنند.

 

2. آشنایان و دوستان نزدیک از زندگی مجردی لذت می‌برند

با روی کار آمدن فمینیسم، مجرد ماندن دخترها و بالا رفتن سن ازدواج آنها افزایش یافت و زنان زیادی انتخاب می‌کنند که زندگی مجردی داشته باشند. زنان مجرد هیچوقت فرصت‌های بیشتری نداشته‌اند و حداکثر زندگی شان در کار خلاصه می شود.

 

۳.از شکست فردی ترس دارید

 

شاید به این دلیل از متعهد شدن می‌ترسید که مهارت‌های ارتباط طولانی‌مدت مثل صبر، حوصله و فداکاری را در خود نمی‌بینید. شاید غذا پختن و تمیزکاری خانه را بلد نیستید و از این می‌ترسید که طرف‌مقابلتان را در زندگی زناشویی ناامید کنید. به خاطر داشته باشید که هر فرد توانایی‌های خاص خود را دارد و افراد مختلف به توانایی‌های مختلفی ارزش می‌گذارند. روابط طولانی زمانی موفق می‌شوند که افراد به یکدیگر برای آنچه که هستند ارزش بگذارند. همچنین می‌توانید وقت بگذارید و مهارت‌های جدیدی را یاد بگیرید و از زنانی که ازدواج‌های موفقی دارند کمک بگیرید تا اعتماد‌به‌نفس لازم برای غلبه بر ترس از متعهد شدن را به شما بدهند.

 

۴.از ناامیدی یا سرخوردگی می‌ترسید

 

وقتی به سالهای آینده یک ازدواج فکر می‌کنید، ممکن است نگران شوید که ازدواجتان انتظاراتتان را برآورده نکرده و آنی نباشد که می‌خواستید. البته این تاحدی درست است. ممکن است یک روز از کنار یک مرد شکم‌گنده از خواب بیدار شوید که جواب حرف‌هایتان را به جای قربان‌صدقه با بی‌حوصلگی می‌دهد. همچنین ممکن است مثل قبل دیگر به شما توجه نداشته باشد. اما وقتی آن روز می‌رسد، همانطور که برای همه زوج‌ها پیش می‌آید، به خودتان یادآور شوید که چرا با این مرد ازدواج کردید و افکاری که بیشترین ترس از متعهد شدن را برایتان آورده است را سرکوب کنید.به خاطر داشته باشید که صداقت و حرف زدن می‌تواند ترس از سرخوردگی و ناامیدی را از بین برده و بدانید که همه زندگی‌ها بالا و پایین دارند.

 

۵.در گذشته شکست در رابطه را تجربه کرده‌اید

 

مسائل و مشکلات مربوط به متعهد شدن بعد از یک رابطه شکست‌خورده بیشتر می‌شود. ازآنجاکه خانم‌های بسیاری بیش از یک بار در روابط خود شکست می‌خورند، نگرانی آنها از متعهد شدن بالاتر می‌رود. به جای اینکه به متعهد شدن به عنوان یک رفتار جمعی، سعی کنید هر رابطه را به شکل فردی و خاص نگاه کنید. از خودتان بپرسید چرا روابط سابقتان شکست خوردند و ببینید در آینده چه کارهای متفاوتی می‌توانید انجام دهید.با این خودآگاهی در وضعیت بهتری برای ارزیابی مردهایی که وارد زندگیتان می‌شوند خواهید داشت و خواهید توانست تعهد طولانی‌مدت ایجاد کنید.

 

6. نمی‌دانید چطور دوام یک رابطه را حفظ کنید

حتی زنان بسیار خوش‌بین و بااعتماد‌به‌نفس هم در یک رابطه ایده آل نگرانی‌هایی برای دوام بخشیدن به رابطه خود دارند. در نامعلومی و بلاتکلیفی دنیای امروز، با زوال ارزش‌ها و جدایی خانواده‌ها، به نظر نمی‌رسد روش مطمئنی برای حفظ دوام ازدواج وجود داشته باشد. به همین دلیل است که ارتباط و گفتگو بین زوج ضروری و حیاتی است. هر دو طرف باید با هم هماهنگ باشند تا بفهمند چه اتفاقاتی می‌افتد و اصلاحات لازم را انجام دهند. اگر ارتباط کلامی دو طرف از بین برود، نخواهید دانست چه باید بکنید.

از خودتان بپرسید چرا روابط سابقتان شکست خوردند و ببینید در آینده چه کارهای متفاوتی می‌توانید انجام دهید.با این خودآگاهی در وضعیت بهتری برای ارزیابی مردهایی که وارد زندگیتان می‌شوند خواهید داشت و خواهید توانست تعهد طولانی‌مدت ایجاد کنید

 

7. مطمئن نیستید او همانی است که می‌خواهید

اگر دوست دارید بدون اینکه برای همیشه متعهد شوید، رابطه‌ای بادوام داشته باشید، ممکن است لازم باشد درمورد مشکلتان برای متعهد شدن با یک مشاور صحبت کنید.اگر کسی که می‌خواهید باقی عمرتان را با او بگذرانید پیدا نکرده‌اید، از خودتان سوال کنید شاید توقعات و انتظاراتتان خیلی بالا باشد. آیا در جای نادرست به دنبال آدم درست هستید؟ آیا با کسانی ارتباط برقرار می‌کنید که هدفشان از آشنایی متفاوت با شماست؟ هرکدام از این دلایل ممکن است باعث شود فکر کنید نمی‌توانید به مرد زندگیتان متعهد شوید.

 

8. نمی‌خواهید اعضای خانواده را ناامید کنید

یکی دیگر از دلایل ترس از متعهد شدن در روابط، داشتن والدین پرتوقع است که انتظار دارند جراح مغز و اعصاب شوید یا با رئیس‌جمهور بعدی امریکا ازدواج کنید. اگر از ازدواج قبلی خود بچه دارید، ممکن است نگران واکنش آنها به ناپدری خود باشید. ممکن است هم هست بدون ارزیابی نیازهای احساسی خود و میزان آمادگی‌تان برای ازدواج، با یکی از دخترخاله‌ها یا دخترعموها برای ازدواج کردن وارد رقابت شده‌اید.

 

بااینکه نگرانی درمورد فرزندان شوهر سابقتان در رابطه با فرد کنونی اهمیت زیادی داشته و منطقی است، خودداری از متعهد شدن برای خوشحال نگه داشتن بقیه به این معنی است که معیار اشتباهی برای داشتن یک رابطه موفق دارید. وقت بگذارید و به این فکر کنید که به جای نیازهای دیگران چه چیزی برای خودتان بهتر است.

 

9. می‌خواهید برای لذت بردن از خوشی‌های زندگی مجرد بمانید

اگر زندگی راحت و ‌آرامی دارید و نمی‌خواهید آن را با نگرانی‌های رابطه خراب کنید که تا حدی قابل درک است. آیا می‌خواهید تا پایان عمرتان مجرد بمانید؟ آیا از مسئولیت‌های ازدواج هراس دارید؟ با مسائل و مشکلاتی نظیر این باید روبه‌رو شوید تا مطمئن شوید به تعهد نگاهی سالم دارید. برخلاف این، اگر سبک زندگیتان به شکل غیرمعقولی آزادانه است و نمی‌توانید محدود شدن ازدواج را بپذیرید، پس احتمالاً برای متعهد شدن آماده نیستید. به خودتان زمان بدهید تا به دلایل واقعی اینکه چرا باتوجه به سبک زندگیتان و اهداف آینده‌تان از متعهد شدن می‌ترسید، فکر کنید.

تعداد مجردهایی که از متعهد شدن ترس دارند بنا به دلایل مختلف بالا رفته است. اگر شما هم از ایندسته افراد هستید، الان وقتش رسیده است که دلایل الگوهای روابطتان را بررسی کرده و ببینید چطور می‌توانید برای غلبه بر ترس از متعهد شدن در خودتان ایجاد تغییر کنید

 

10. تصور می‌کنید تعهد عشق رابطه را از بین می‌برد

عشق مسئله‌ای ظریف و حساس است و باید از آن مراقبت شود. بااینکه زندگی واقعی چهره خود را بعد از ازدواج نشان می‌دهد و پیدا کردن وقت برای صمیمت و لحظات دونفره را سخت می‌کند، زوج‌ها اگر می‌خواهند رابطه‌شان همیشگی شود، باید بالاترین اولویت را به رابطه‌شان بدهند. زوج‌های مسن‌تر ادعا می‌کنند که روابط عاشقانه باثباتی که در طولانی مدت ساخته شده‌اند بسیار عمیق‌تر و پرمعنی‌تر از عشق پرهیجانی است که رابطه با آن آغاز شده است. اجازه بدهید عشقتان رشد کنند.تعداد مجردهایی که از متعهد شدن ترس دارند بنا به دلایل مختلف بالا رفته است. اگر شما هم از ایندسته افراد هستید، الان وقتش رسیده است که دلایل الگوهای روابطتان را بررسی کرده و ببینید چطور می‌توانید برای غلبه بر ترس از متعهد شدن در خودتان ایجاد تغییر کنید.

منبع:  مردمان