معرفی هیئت و روستای علاقه

وبلاگ هیئت جوادالائمه (ع) علاقه ایهای مشهد

معرفی هیئت و روستای علاقه

وبلاگ هیئت جوادالائمه (ع) علاقه ایهای مشهد

چرا ازدواج‌ کنیم؟

ازدواج براى تعدادى از زنان و مردان، حکم سر و سامان گرفتن را دارد. براى این افراد ازدواج سمبلى از آغاز بلوغ فکرى و تکامل است به نحوى که زندگى آنان تنها در سایه ازدواج معنا پیدا مى‌کند.

براى تعدادى دیگر از زنان و مردان ازدواج تنها یک مقوله است که باید سرگیرد. به این معنا که چون دیگران ازدواج مى‌کنند پس آنان نیز باید به این امر مبادرت ورزند. به عبارت دیگر ازدواج رسمى است که گریزی از آن نیست.

در هر حال ازدواج براى تمامى زنان و مردان یک تصمیم‌گیرى بزرگ و اساسى بوده که نه تنها سرنوشت آنان را رقم خواهد زد بلکه باعث گسترش اعضاى خانواده، بقاى نسل و افزایش افراد جامعه خواهد شد. بنابراین انعکاس کلى هر ازدواجى به صورت مستقیم و غیرمستقیم به جامعه و اجتماع برخواهد گشت. با این وصف تعجبى ندارد وقتى دختران و پسران تصمیم مى‌گیرند ازدواج کنند، بشدت هیجان‌ زده و نگران مى‌شوند. این هیجان و نگرانى از این بابت است که آیا تصمیم‌گیرى آنها صحیح و اصولى بوده و آیا آنها فرد مورد نظرشان را در زندگى پیدا کرده‌اند؟

دلایل دختران و پسران را برای مبادرت به ازدواج مى‌توان به این صورت دسته‌بندى کرد

1 - بعضى‌ها مى‌گویند ازدواج می کنیم چون به طرف مقابل علاقه داریم یا این‌که دلیل ازدواجشان را عشق به طرف مقابل عنوان مى‌کنند. البته عشق نمى‌تواند و نباید تنها دلیل ازدواج باشد اما در تداوم زندگى مشترک و داشتن رابطه زناشویى سالم و موفق، جزئى مهم و اساسى است.

2 - « ازدواج مى‌کنیم تا متعهد شویم » این جمله‌اى است که بسیارى از والدین و دختران و پسران خاطرنشان مى‌کنند. طبق نظر آنان ازدواج، فرد را متعهد و پایبند زندگى و مسوولیت‌پذیر مى‌سازد.

3 - براى برخى نیز ازدواج به دلیل دیگرى صورت مى‌گیرد. آنها زندگى مشترک را جزئى از فرهنگ می دانند و معتقدند ازدواج جزء اساسى باورهاى فرهنگى و مذهبى محسوب می شود و سهم اساسى در مجموعه ارزشى ذهن آدم‌ها در جامعه دارد.

4 - تعدادى نیز فکر مى‌کنند فرد مورد نظرشان را یافته‌اند و معتقدند او همان فردى است که خوشبختى‌شان را تضمین مى‌کند. به این ترتیب با ازدواج با او، فکر مى‌کنند خوشبختى را نصیب خود کرده‌اند.

5 - اما اگر فکر مى‌کنید باید ازدواج کنید تا فقط سایه کسى بالاى سرتان باشد یا امنیت‌تان تأمین شود، در اشتباه هستید. یعنى با این اهداف نباید تن به ازدواج دهید. امنیت یا تأمین مالى یا در آمدن از تنهایى نمى‌توانند عامل شادى در زندگى باشند.

6 - بعضى‌ها فکر مى‌کنند هر طور شده باید ازدواج کنند، زیرا از تنها ماندن وحشت دارند. اگر دلیل شما از ازدواج کردن این است، باید بگوییم بهتر است در یک کشوى کوچک بمانید تا تمام زندگى‌تان را در یک کمد بزرگ که به اشتباه انتخاب کرده‌اید، سپرى کنید.

7 - بچه‌دار شدن هم دلیل ازدواج براى بعضى‌ها محسوب مى‌شود. اگر چه صاحب اولاد شدن و بقاى نسل، یکى از مسائل محورى زندگى مشترک است، اما اگر تنها و فقط به دلیل این‌که صاحب فرزند شوید ازدواج مى‌کنید، راه به جایی نمی برید ، زیرا بچه‌ها به یک محیط شاد و مناسب براى زندگى احتیاج دارند. آیا با یک ازدواج غلط چنین امکانى از آنها سلب نمى‌شود؟

8 - رویاى عروس داماد شدن هم براى برخی دلیل ازدواج قلمداد مى‌شود و البته آنان توجه ندارند این مراسم چند روز بیشتر طول نمى‌کشد و عروس یا داماد شدن با هدف داشتنِ صرفا یک مراسم عروسى، دوام چندانى نخواهد داشت.

شاید شما و اطرافیانتان ده‌ها دلیل دیگر نیز براى ازدواج داشته باشید. نوع دلیل، آنقدرها مهم نیست بلکه آنچه اهمیت دارد این است که شما و همسر آینده‌تان به روشنى و با صداقت درباره دلایل ازدواج با هم صحبت کرده باشید و در نهایت اطمینان حاصل کنید که انگیزه‌ها و اهداف شما در زندگى مشترک با هم تطابق دارد.

در امر ازدواج، میزان توقع و انتظارات مهم نیست بلکه آنچه مهم است این است که هر دو نفر انتظارات و توقعات مشترکى داشته باشند و هر دو نفر تلاشى مشترک را برای رسیدن به هدفی مشترک آغاز کنند. زمانى که انتظارات و توقعات دو طرف متفاوت باشد، همواره یکى از دو نفر ناامید و سرخورده خواهد شد. البته باید گفت انتظارات و نگرانى‌هاى زن و مرد تحت تأثیر عوامل بسیار زیادى قرار مى‌گیرند. تجربه دوستان قبلى، روابط فامیلى و خانوادگى افراد، محیط رشد و بسیارى عوامل دیگر در این مساله دخیل هستند و البته به یاد داشته باشیم یکى از مؤثرترین عوامل در این زمینه، خانواده‌هاى طرفین است.

با این توضیحات هر چه پسر و دختر صادقانه و بى‌پرده درباره خود و احساساتشان صحبت کنند، در آینده از همدیگر حمایت بیشترى خواهند کرد. در این صورت اختلاف‌ نظرهایشان روشن می شود، براى آنها دلیل پیدا کرده و راه‌حل‌هاى بهتر و مناسب‌ترى براى تداوم زندگى مشترک پیدا مى‌کنند.

حقیقت این است، یک ازدواج خوب و سالم براى سلامت نیز مفید بوده در حالى که ازدواج اشتباه و مشکل‌دار یک ورشکستگى جسمى و روحى تمام عیار براى زن و مرد به حساب مى‌آید. همه افراد انتظار دارند همسر آینده‌شان فردى سازگار و دارای ارزش‌هایى مشابه خودشان و باعث شادى و خوشبختى‌شان شود، بنابراین بهتر است براى انتخاب همسرتان بیشتر از انتخاب خانه و شغل اهمیت قائل شوید و وقت، فکر و انرژى صرف کنید.

 منبع:سیمرغ

 

معایب و مزایای ازدواج دانشجویی

ازدواج دانشجویی ظرافت هایی هم دارد که شاید بعضی اوقات معایب این ازدواج ها به حساب بیایند. بنابراین نباید از آن غافل باشید. ظرافت هایی که البته با کمی توجه و دقت و تلاش و صبوری می توانید از آنها عبور کنید.

بگذارید از مزایای ازدواج دانشجویی بگوییم و بعد سراغ معایب آن برویم.

اولین بحث مهم درباره ازدواج دانشجویی، شناخت و پیدا کردن همسر ایده آل در دانشگاه است. ازدواج دانشجویی این شانس را به شما می دهد که با کسی زندگی کنید که شرایط سنی مشابهی با شما دارد. در فضای اجتماعی نسبتا مشترکی با شما بوده و حتی شاید هم رشته شما باشد. هم رشته بودن به خودی خود زمینه اشتراک های زیادی را به وجود می آورد و شما را به بیان مشترک نزدیک تر می کند.

دانشجویان مدت زمان زیادی (حداقل 2 سال ) در کنار هم درس می خوانند و می توانند بهتر و بیشتر خصوصیات و ویژگی های رفتاری، روانی و اخلاقی یکدیگر را ببینند و بشناسند. اما مشکل اینجاست که هر روز دیدن و رابطه داشتن با همدیگر، روابط عاطفی عمیقی میان دختر و پسر به وجود می آورد و باعث می شود دو طرف نتوانند به شناخت درست و دقیقی از فرد مقابل برسند.

در محیط دانشگاه، شما با طیف گسترده ای از افراد رو در رو هستید که ممکن است فرهنگ متفاوتی داشته باشند. از شهری آمده باشند که کیلومترها با شما فاصله دارد و به آداب و رسوم یا عقایدی پایبند باشند که بسیار با عقاید شما و خانواده تان متفاوت است. بنابراین، توجه داشته باشید تا در انتخاب همسر آینده تان در دانشگاه، صرفا به دلیل اشتراکاتی که در زندگی تحصیلی یا اجتماعی تان دارید، اقدام نکنید و به زمینه های رشدی، شهر محل سکونت و بستر خانوادگی فرد توجه داشته باشید.

از طرف دیگر، بسیار اتفاق افتاده که برخی از افراد سود جو به بهانه ازدواج با فرد مقابل رابطه برقرار می کنند و بعد از ایجاد دوستی و رابطه عاطفی نه تنها رابطه به ازدواج ختم نمی شود، بلکه باعث ایجاد مشکلاتی مثل افت شدید تحصیلی، برقراری ارتباط های غیر اخلاقی، ابتلا به بیماری ها و اختلالات روانی مثل افسردگی های حاد، اقدام به خودکشی و... هم می شود. به همه این ها اضافه کنید این که یک رابطه دانشجویی، ممکن است باعث شود همه دانشگاه شما دو نفر را مرتبط با هم بدانند و به این دلیل حتی با برهم خوردن رابطه شما با این فرد، پیشنهادهای دیگر ازدواج تان را از دست بدهید یا اگر پسر هستید، دختران دیگر به خاطر بی اعتمادی به شما، حاضر به برقراری رابطه جدی و منجر به ازدواج نشوند.

اما یکی دیگر از مزیت های ازدواج دانشجویی آن است که در این ازدواج ها، توقعات کمتری از عروس و داماد وجود دارد و شما اگر در دوران دانشجویی‌تان ازدواج کنید به احتمال زیاد هم خانواده ها حمایت تان می کنند و هم کمتر کسی از شما توقع زیاد دارد.

ازدواج در دوران دانشجویی، به شما کمک می کند زندگی تان را نظم دهید و زودتر به فکر آینده تان بیفتید. علاوه بر این، می تواند به سازگاری بیشتر شما با شرایط کمک کند. شما و همسرتان هر دو انگیزه های زیادی برای ساختن زندگی و جمع و جور کردن و به دست گرفتن کنترل شرایط را دارید و این شانسی است که در دوران دانشجویی بیشتر از همیشه به شما رو می کند.

به این نکته ها دقت کنید

ازدواج دانشجویی ظرافت هایی هم دارد که شاید بعضی اوقات معایب این ازدواج ها به حساب بیایند. بنابراین نباید از آن غافل باشید. ظرافت هایی که البته با کمی توجه و دقت و تلاش و صبوری می توانید از آنها عبور کنید.

1 - از آنجایی که پسر دانشجو، سن کمی دارد و هنوز به عنوان یک نیروی کار وارد اجتماع نشده است، مشکلات مالی در این دوره بیشتر است و شما باید با قناعت و ساده زیستی بیشتری زندگی کنید. از آن گذشته، ممکن است پسر بعد از پایان تحصیل نتواند به سرعت کار با ثباتی پیدا کند و این مساله روی زندگی شان سایه بیندازد.

2 - شما حتی اگر در دوران دانشجویی شاغل هم باشید، به احتمال زیاد این شغل نیمه وقت یا با حقوق کمی است. بنابراین بعد از پایان تحصیل، در صدد پیدا کردن یک شغل بهتر و تمام وقت خواهید بود. پیدا کردن این شغل به معنی آن است که شما در شروع یک بحران جدید قرار دارید. بحران هویت یابی شغلی.

3 - شما تازه فارغ التحصیلی هستید که هنوز به درستی نمی دانید چه شغلی دارید؟ چه تعریفی از جایگاه اجتماعی تان باید داشته باشید و چه چشم اندازی برای آینده زندگی تان خواهید داشت. حتی نمی دانید از نظر مالی چقدر توانمند هستید و چطور باید حساب دخل و خرجتان را داشته باشید. بنابراین، این بحران که خیلی ها در دوران تجرد آن را تجربه می کنند، برای شما در دوران تاهل اتفاق می افتد و طولانی شدن آن می تواند همسرتان را هم درگیر کند و روی روابط شما سایه بیندازد.

به هر حال اولین ویژگی یک مرد، توانایی اداره زندگی است و این محقق نمی شود مگر آنکه شما تعریف درستی از هویت اجتماعی و شغلی تان داشته باشید. در واقع باید بگوییم که بلوغ اجتماعی و اقتصادی بیشتر پسرانی که در دوران دانشجویی ازدواج می کنند، برای آنها مرحله سختی خواهد بود و همسرشان باید بسیار صبور باشد. دیگران سختی های این بلوغ را به تنهایی تحمل می کنند اما شما باید دو نفره تبعات آن را به دوش بکشید و مسلما به همدلی بیشتری نیاز دارید تا کم نیاورید و بتوانید سختی ها را پشت سر بگذارید.

منبع :تبیان

ازدواج‌های ممنوع از دیدگاه اسلام

ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام آنقدر زیاد است که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در احادیث متفاوت و به گونه های مختلفی بارها و بارها بر آن تاکید فرموده اند.

 

« مَا بَنَی بَناءً فِی الاِسلام اَحَبُّ إلَی الله مِنَ التَزوِیج؛ (مستدرک الوسائل، ج 14، ص 153.) نزد خداوند هیچ بنایی محبوبتر از خانه ای نیست که از طریق ازدواج آباد گردد.»

 

و نیز می فرمایند: «برای مرد مسلمان(بعد از ایمان به اسلام) فایده ای برتر از همسری مسلمان نیست که مرد با نگاه به او شادمان گردد و...» (بحارالانوار، ج 103، ص217.)

 

با اینکه در اسلام در مورد مباحث مهمی چون ازدواج کردن، اجتناب از تجرد، آداب ازدواج و... بسیار بحث شده و مسیر برای مومنان هموار و روشن گردیده است، اما در کنار آنها بحث بسیار جالب دیگری با عنوان «ازدواج های ممنوعه» نیز مطرح می شود که بررسی آن لازم و ضروری به نظر می رسد.

 

در اسلام ازدواج های ممنوع به چند دسته تقسیم می شوند:

 

الف) ازدواج با محارم

« برای شما (ازدواج با) مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمه‌هایتان و خاله‌هایتان و دختران برادران و دختران خواهرانتان و مادرانی که شما را شیر داده‌اند و خواهران رضاعی شما و مادران همسرانتان و دخترانشان حرام است... » (سوره نساء، آیات 22 و 23)

 

محارم سه دسته اند:

1. نسبی: برخی از زن و مردها به واسطه خویشاوندی بر هم محرم شده و نمی توانند با هم ازدواج نمایند.

 

محارم مرد:

 

-مادر و مادر بزرگ ها

-دختر

-نوه های دختری و پسری

-خواهر

-دختر خواهر و نوادگان او

-دختر برادر و نوادگان او

-عمه و عمه های پدر و مادر

-خاله و خاله های پدر و مادر

 

محارم زن:

 

-پدر و پدربزرگ ها

-پسر

-نوه های پسری و دختری

-برادر

-پسر برادر و نوه های او

-پسر خواهر و نواده های او

-عمو و عموهای پدر و مادر

-دایی و دایی های پدر و مادر

 

2. سببی: افراد به واسطه ازدواج بر برخی دیگر محرم می شوند.

 

کسانی که پس از عقد به داماد محرم می شوند:

 

-مادر و مادربزرگ های عروس

-دختر زن ( نادختری) و نوه های او

-زن پدر( نامادری)

-زن پسر (عروس)

-نواده های پسری زن

 

کسانی که پس از عقد به عروس، محرم می شوند:

 

-پدر و پدر بزرگ های داماد

-پسرشوهر (ناپسری) و نوه های او

-شوهر مادر (ناپدری)

-شوهردختر (داماد)

-نواده های دختری شوهر

 

3. رضاعی: اگر کودکی، شیر زنی غیر از مادر خود را ( با شرایط خاصی) بنوشد، به آن زن و بستگان او محرم می شود. در اصطلاح به این نوع رابطه، محرمیت رضاعی یا شیری گفته می شود.

 

شرایط شیرخوارگی محرمیت:

 

-شیر زن، محصول زایمان و آمیزش حلال باشد. یعنی اگر زنی بدون زایمان کودک را شیر بدهد یا از راه زنا زایمان کرده باشد، به کودک محرم نمی شود.

-کودک، شیر را به طور مستقیم از سینه زن بمکد نه از طریق شیشه شیر و...

-2 سال کودک تمام نشده باشد.

- کیفیت شیر خوردن کودک به صورتی باشد که: آن قدر شیر بخورد که گوشتش بروید و استخوانش محکم شود، یک شبانه روز، غذایش منحصر در شیر دایه باشد، یا 15 مرتبه به طور متوالی شیر دایه را بنوشد. (تحریرالوسیله، ج 2، ص 265-267)

 

ب) ازدواج با کافر

در دین مبین اسلام فرد مسلمان حق ازدواج با کافر و مشرک را ندارد. چه به طور دائم، چه به طور موقت. ولی ازدواج موقت مرد مسلمان با زن اهل کتاب، مانند یهودی و مسیحی جایز است. (همان، ص 285)

 

« ... هرگاه زنان را مومن یافتید آنها را به سوی کفار بازنگردانید. نه آنها برای کفار حلالند و نه کفار برای آنها حلال ... » (سوره ممتحنه،‌آیه 10.)

 

« با زنان مشرک ازدواج نکنید، مگر آن که ایمان آورند و همانا کنیزکی با ایمان بهتر از زن آزاد مشرک است، هر چند از حسن او به شگفت آیید و زن به مشرکان ندهید، مگر آن که ایمان آورند و ...» (سوره بقره آیه 221)

 

ج‌) ازدواج با زن عده دار

« و در باره آنچه شما به طور سربسته از آنان (در زمان عده شان) خواستگارى کرده یا (آن را) در دل پوشیده داشته اید بر شما گناهى نیست‏. خدا مى دانست که (شما) به زودى به یاد آنان خواهید افتاد ولى با آنان قول و قرار پنهانى مگذارید مگر آنکه سخنى پسندیده بگویید و به عقد زناشویى تصمیم مگیرید تا زمان مقرر به سرآید و بدانید که خداوند آنچه را در دل دارید مى داند پس از او بترسید و بدانید که خداوند آمرزنده و بردبار است.» (سوره بقره آیه 235)

 

عده به مدت زمانی‌ گفته می شود که زن بعد از وفات شوهر یا پس از جدائی از او، باید در آن مدت از ازدواج امتناع ورزد.

 

انواع عده:

- عده زنی ‌که قاعده و حیض می ‌شود سه دوره حیض است‌.

-عده زنی ‌که حیض نمی شود سه ماه است‌.

-عده زنی ‌که شوهرش مرده چهار ماه و ده روز است مشروط بر آنکه آبستن نباشد.

-عده زنی که حامله است تا زمان وضع حملش می باشد.

 

د) ازدواج با زن شوهردار

« و زنان شوهردار (بر شما حرام است) مگر آنها را که (از راه اسارت) مالک شده‏اید (زیرا اسارت آنها در حکم طلاق است). اینها احکامى است که خداوند بر شما مقرر داشته است ... » (سوره نساء ،‌آیه 24)

 

براساس این آیه زنان غیر مسلمانى که به در جنگ ها به اسارت مسلمانان در می آمدند، اسارتشان بمنزله طلاق از شوهران سابقشان تلقى می شده و اجازه داشتند پس از اتمام دوره عده شان با فرد دیگری ازدواج نمایند. این حکم درست مانند حکم زن غیر مسلمانى است که با اسلام آوردنش، رابطه اش با همسر سابقش (در صورت ادامه کفر) قطع ‏گردیده و در ردیف زنان بدون شوهر قرار می گیرد.

 

از اینجا روشن مى‏شود که اسلام به هیچوجه اجازه نداده است که مسلمانان با زنان شوهردار حتى از ملل و مذاهب دیگر ازدواج نمایند. (تفسیر نمونه، ج3، صفحه333)

 منبع:سایت تبیان

4 برتری مرد نسبت به زن

درباره ازدواج از پیامبر نقل شده که بهتر است زن در چهار چیز از مرد پایین‌تر باشد. خصوصیاتی که شاید در نگاه اول قابل چشم‌پوشی باشند اما قطعا در طولانی مدت می توانند روی زندگی زوج‌ها سایه بیندازند.

 

اول: از نظر سن

مرد‌ها باید سن شان از زنان بیشتر باشد. چرا؟ چه مزیت‌هایی دارد؟ و چقدر باید تفاوت سنی باشد؟ کارشناسان فیزیولوژیک معتقدند که رشد دختران بیشتر از رشد پسران است لذا یک دختر 14 ساله خیلی از مسائل را درک می‌کند و خیلی از واژه‌های اخلاقی، اجتماعی و انسانی را می‌فهمد. در مقابل یک پسر 14 ساله خیلی عقب‌تر است از نظر جسمی هم همینطور است. دخترها زود‌تر از پسرها رشد می‌کنند. بخاطر همین مطلب اسلام بلوغ تکلیفی را برای دختران 9 سال و برای پسران 15 سال تمام ذکر کرده است. پس می‌توان نتیجه گرفت که دختران زود‌تر از پسران به بلوغ جسمی، جنسی، عقلی، اجتماعی، و تکلیفی می‌رسد. در ازدواج هم بهتر است این موضوع رعایت شود. حال سوالی که مطرح می‌شود این است که چقدر تفاوت سنی خوب است؟

 

به نظر می‌رسد برای تفاوت سنی هفت سال عالی است اگر بیشتر از این نباشد بهتر است. البته تفاوت 10 سال یکسری حسن‌ها دارد و یک سری قول‌ها که بحث آن در آینجا نیست. البته واضح است که اگر تفاوت سنی کمتر از 10 سال باشد بهتر است. حداکثر و حداقل سنی که به نظر می‌رسد مناسب باشد 4 سال و 7 سال است.

 

زمانی مشکل بین همسران ایجاد می‌شود که تفاوت سنی آنان 10 سال با بالا باشد یا اینکه سن دختر بیشتر از سن پسر باشد. این موارد احتمال یکسری اشکالات را در بر خواهد داشت که به چند علت آن اشاره می‌کنیم.

 

نکته اول: اینکه در اوایل کتاب، پیرامون جوانان و بحران‌های انتخاب، بحثی را در زمینه تصویر سازی ذهنی، در دختران و پسران مطرح کردیم. که یکی از آفات آن سن زیاد است.

 

دوم اینکه: زنان چون از بدنی نازک‌تر و نرم‌تر برخوردار هستند، به مجرد آنکه فرزندی را به دنیا می‌آورند، در وجود جسمانی و زیبایی آنان گاهی تا 50 درصد، شکست ایجاد می‌شود. البته در همه زنان اینطور نیست. ولی در زنانی که سن زیادتری دارند چون جوان‌تر نیستند شکست آنها بیشتر نمایان می‌شود.

 

سوم اینکه: بروز اختلافات است چون زن بیشتر در جامعه بوده لذا بیشتر با مسائل آشناست از آن طرف هم مرد سرپرستی خانوده را به عهده دارد و تجربه او از همسرش کمتر است لذا یکسری بگومگو‌ها و اختلافات بروز می‌کند. اینجاست که زن نمی‌تواند هدفش را به مرد بفهماند و مردم هم هرچه می‌گوید به حساب خودش زن درک نمی‌کند و منظور مرد را نمی‌فهمد.

 

چهارم اینکه: سطح توقعات بالاتر از مرد جوانتراست، توقع‌هایش جوانانه و گاهی اوقات بچه‌گانه است. اما همسرش یک زن و یک مادر مجرب است. و هماهنگی این دو سقف می‌شود اگر مرد آشنا به مسائل آیین همسرداری نباشد اختلاف ایجاد می‌شود. ولی اگر عقل میان این مرد و زن حاکم شد در زندگی مشکلی پیش نمی‌آید حتی اگر اختلاف این‌چنینی هم داشته باشد.

 

پنجم اینکه: پاسخ به نیازها، اگر تفاوت سن زن با مرد از ده سال زیاد‌تر باشد مرد زودتر پا به پیری و زمان رکود جنسی می‌گذارند ولی زن که از نظر شهوت بالا‌تر از مرد است، از همسرش توقع ارضای جنسی دارد و مرد توان پاسخگویی ندارد لذا احتمال گرایش به انحطاط جنسی و مسائل حرام پیش می‌آید و اگر هم این نشود، زن خودش را در زندکی شکست خورده و ناکام می‌داند و همیشه غصه می‌خورد که چرا تن به این ازدواج و زندگی داده است.

  

دوم: از نظر شخصیت خانوادگی

مرد باید از خانواده ای باشد که در اجتماع از خانواده همسر خود یک درجه بالاتر باشد. معمولا جامعه را از نظر پایگاه مالی و اعتبار اجتماعی و شغلی به 5 دسته تقسیم می‌کنند:

 

دسته اول، رجال: امرا، وزراء، نمایندگان، مهندسین، دکترها، روسا،...

دسته دوم، سرشناس‌ها: فلان حاج آقا، فلان رئیس اداره شهرستان، یا رئیس فلان کارخانه،...

دسته سوم، متوسط‌ها: فلان دبیر، فلان استاد دانشگاه، فلان حاج آقا کاسب،...

دسته چهارم، متوسط‌ها و ضعیف تر: مغازه دار، کاسب معمولی، کارمند، معلم دبستان و...

دسته پنجم، مستضعفین: که اکثراً مشاغل کم درآمد و بی ثباتی مثل کارگری، خدمتکاری، روزمزدی، و... دارند.

 

اگر جامعه را از نظر شخصیت اجتماعی به این پنچ سطح تقسیم کنیم. من از خانواده پنجم باشم و دختر از خانواده اول، بسیار اشتباه است. مرد یک خدمتکار قراردادی است و مثلاً دختر از خانواده رئیس کارخانه. عقلاٌ این دو با هم هماهنگ نمی‌شود. خیلی بعید می‌رسد که بتوانند با هم زندگی خوشبختی داشته باشند. اگر هم نمونه ای باشد بسیار نادر است و برعکسش به وفور پیدا می‌شود.

 

فاصله طبقاتی در حد یک درجه مناسب است که البته در آن مرد بالا‌تر از همسرش باشد. این برتری اثر خوبی را برای تحکیم زندگی ایجاد می‌کند و زن همیشه به وجود مردش افتخار می‌کند. که از خانواده بالاتری هستند و در میان اقوامش همیشه سربلند است. اما اگر زن بالاتر بود، احساس سرشکستگی می‌کند. مخصوصاً اگر از دو درجه بالاتر باشد و چون مرد، رئیس خانواده است لذا دچار اختلاف زدگی می‌گردد.

 

سوم از نظر اقتصادی

بهتر است مرد و خانواده‌اش یک درجه از خانواده زن بالاتر باشد تا همسرش از نظر مادی و خرج در زندگی احساس راحتی کند و به خودش بیشتر دلگرم شود. مثلا: زن تا دیروز در خانه پدرش پرتقال و سیب می‌خورده حالا که ازدواج کرده گاهی موز، کیوی و آناناس هم بخورد.یا از نظر پوشاک، کفش و... هم باید همینطور باشد. این مایه دلگرمی و شادابی زن می‌شود و علتش هم همان فاصله اقتصادی خانواده مرد با زن است. اما اگر بر عکس شود خطرناک می‌شود. اختلاف‌ها، سردی ها، عدم دلبستگی بین زن و شوهر، بروز می‌کند. پس مرد باید یک درجه از نظر اقتصادی از همسرش بالاتر باشد نه کمتر و نه بیشتر. فاصله یک درجه خوب بنظر می‌رسد.

 

چهارم از نظر قد

پیامبر (ص) فرمودند: "بهتر است مرد مقداری از نظر قد و قامتش از همسرش بالاتر باشد." این مطلب از نظر روانی و تحکیم روابط زندگی برای زن و مرد اثرات خوبی دارد. با ذکر مثالی مطلب را بیان می‌کنیم: مثلا کسی که می‌خواهد با بچه کوچکی صحبت کند و بازی کند باید قامتش را خم کند و با بچه‌ها بگو مگو کند و بخندد و مثل آنها بازی کند تا بین بچه و تو ارتباط محبت آمیز برقرار شود. با قامت ایستاده نمی‌شود با بچه رابطه برقرار کرد.

 

بنظر می‌رسد در زندگی زناشویی نیز این قضیه حاکم است. از آنجایی که مردها دارای غرور مردانه هستند و این غرور مزاحم مسیر عاطفه و عشق زندگی است و از طرفی زندگی بین زن و شوهر باید از محبت و عطوفت برخوردار باشد لذا این غرور کاذب مردها مزاحم ایجاد محبت و عطوفت میان زن و شوهر می‌شود. و وقتی قد کمی کوتاه‌تر باشد، مرد مجبور است بخاطر اینکه حرف را بشنود یا دقیقاًبا او گرم بگیرد، خود را بشکند تا با او هم اندازه شود و این در سلامت روابط زن و شوهر مۆثر است. برای مرد هم خوب است؛ چون مرد رئیس خانواده است، اِشرافیت بیشتری بر کوچکترها دارد و کوچکها هم اطاعت بیشتری از بزرگترها دارند. این از نظر روانی مۆثر‌تر است و همسرش را بیشتر اطاعت می‌کند.

منبع: مر کز خدمات رواشناسی سیاووشان

نشانه های علاقه مندی دختران را بشناسید

از نقطه نظر مردان، زنان هنگام ابراز علایق رومانتیک خود بصورتی زیرکانه و پیچیده عمل می کنند ( مگراینکه طرف مقابلشان خوش تیپ و پول دار باشد آنجوریکه خودشان اظهار می کنند) و اکثر آنها جوابهای ضـد و نقیضی میـ دهـند چون خودشان مطمئن نیستند که چـه چیزی در سرشان می گذرد.

 

بنابراین آنچه که اغلب آقایان به دنبالش هستند، یک سری علائم و نشانه هایی اسـت که بوسیله آنها متوجه علاقه مندی حقیقی طرف مقابلشان شوند.

 

در زیر برخـی از نـشـانه هـایی کـه می تـواند نـشانه علاقمندی یک زن باشد را مشاهده می کنید:

 

1 - او همگام با شما است

ناگهان متوجه می شوید که او همه جا حضور دارد. او "بطور اتفاقی" هر کجا شما هستید پیدایش می شود، یا در راهروی محل کارتان مرتب جلوی شما قدم می زند، یا "تصادفی" به شما برخورد می کند، یا در میهمانی در اطراف شما مانور می دهد.

آنچه که او انجام می دهد تلاش برای جلب توجه شما است، و بـرای این اسـت که خود را در موقعیتی قرار می دهد تا شما "قدم اول" را بردارید. مسئله اینـجا اسـت کــه بـسـیـاری از مردان نسبت به این عمل زنان بی توجه هستند و به همین دلیـل بسیاری از فرصت ها را از دست می دهند. مردان مستقیم عمل می کنند، زنان غیر مستقیم. بنابرایـن اگر زنـی مکررا" شروع به قـرار گـرفـتـن سـر راه شـما نـمود، احتمال اینکه او اینکار را عمدا" انـجام می دهد زیاد است.

 

2 - او حرکاتی بخصوص انجام می دهد

یک جمله قدیمی می گوید:"جسم دروغ نمی گوید." طبیعت بشر را جوری برنامه ریزی نموده که هنـگام ابـراز عـلاقه بـی اخـتیـار شـروع بـه انـجام یـک سـری حرکات جسمانی مشخص می کند. این اعمال غیر شفاهـی از گـشاد شـدن چشم هنگام نظاره به چیزی جالب گرفته تا لبخند زدن و لمس کردن، متغیر است.

 

در اینجا برخی از علائم زبان جسمانی را مشاهده میکنید:

* اشاره نمودن در جهت شما با پاها یا شانه ها

* خم شدن به طرف شما هنگام صحبت

* بازی کردن با مو و دست کشیدن لای موها

* نوازش کردن جواهرات ( مانند گوشواره ) و لمس نمودن دسته عینک

* چشم برنداشتن از شما هنگام صحبت و گفتگو

* تقلید از حرکات شما ( مثلا" اگر دست خود را روی میز بگذارید او هم همین کار را می کند.)

* لبخند زدن هنگامی که شما او را برانداز می کنید.

* اگر برخی از این علائم را هنگام حضور طرف مقابل مشاهده نمودید، تقریبا" می توانید مطمئن شوید که او چراغ سبز شروعرابطه برای ازدواج را دارد به شما نشان می دهد.

 

3 - او هیچگاه برای شما سرش شلوغ نیست

این اصلی ترین قانون بازی عشق است. اگر زنی علاقه به برقراری رابـطـه و بـیرون رفتن با شما داشته باشد، همیشه خودش را در دسترس قرار می دهد. یـعنـی او یـک شـمـاره تلفن کاری یا آدرس ایمیل به شما خواهد داد. او در اسرع وقت به تلفـن یا ایـمیـل شـما جواب خواهد داد. او دعوت شما را برای با هم بودن خواهد پذیرفت - و اگر او در روزی که شما تعیـین کرده اید وقت نداشت، چیزی شبیـه این خواهد گفت: "خوب، این پنجشنبه نمی تونم، اما اگر اشکال نداره بندازیم برای پنجشنبه دیگه، باشه؟ "

 

شـمـا هـرگـز از یـک زن عـلاقـه مـند چـنین جملاتی را نخواهید شنید: " الان واقـعـا" سـرم شلوغه"، یا "بذار بینم وقت دارم"، یا "نمیدونم بتونم بیام یا نه"

 

4 - او در مورد شما کنجکاو است

زنی که به شما علاقه مند است دوست دارد همه چیزتان را بداند ( تا بتواند در این مـورد با دوستان دخترش صحبت کند). او درمورد خانواده، پیشینه،سلیقه غذایی، موسیقی، فیلم و مسائل گوناگون شما پرسش خواهد کرد. انگیزه اصلی او این اسـت کـه عـلایـق شما را بشناسد تا بتواند خود را دارای علایق مشــتـرک بــا شما نموده و پـیـوسـتـگـی بیشتری با شما ایجاد کند. مثلا اگر از قایق سواری خوشتان نمی آید، او نیز ناگهان از این کار متنفر می شود.

 

5 - او وضعیت مالی شما را می سنجد

زن علاقه مند دوست دارد منابع و بنیه مالی همسر آینده خود را مورد سنجش قرار دهد. سؤالاتی مانند: "کجا زندگی می کنی؟"، "چه ماشینی داری؟" و "شغلت چیه؟" مـی تواند نشانه علاقه مندی وی باشد. اگر پاسخ این سؤالات مطابق با "استانداردهای" او باشــد، علائم بعدی ظاهر خواهند شد وگرنه او در غباری از مه فرو خواهد رفت.

 

6 - او در مورد آینده صحبت می کند

یک زن علاقه مند همیشه دوست دارد در مورد نقشه های آینده و کارهایی که می توانید با هم انجام دهید اشتیاق نشـان مـی دهد. در واقع او اغلب چیزی شـبـیـه ایـن میـ گـویـد: "وای... تـو هـم از بـولیـنگ خوشت میاد؟ باید یه بار با هم بریم بازی کنیم." اگر او چنین عمل نمود، شک نکنید که دوست دارد ازش بخواهید با شما بیرون برود.

 

7 - او بیقراری و بی تابی می کند

اگر او واقعا" علاقه مند باشد، همانند یک گربه دور و بر شما دستپاچه و بیقرار خواهد بود، بخصوص هنگامی که شما نتوانید متوجه علائم اشتیاق او شوید. البته ممکن است که ذاتا" یک شخص خجالتی نرمال باشد - اگر او فقط پیش شما بی قراری می کند، احتمالا در سرش فکر ازدواج دارد.

 

8 - او نسبت به زنان دیگر، حسادت می ورزد

یک زن سعی می کـند از مـرد مـورد علاقه خود همانند یک عقاب مراقبت نموده و او را با چنگ و دندان حفظ کند. بنابراین اگر در حـال جوک گفـتن بـرای زنـان دیـگر متـوجـه حرص خوردن و جلز و ولز کردن او شـدیـد، بـدانـید کـه او انـتظار دارد برایش بیشتر از یک دوست باشید.

 

البته نشانه های فوق ممکن است لزوما" دلیل بر علاقـه مـندی یک زن نـبـاشد چـون بـرخـی از زنان کلا" با دیگران حالتی دوستانه دارند اما اگر تـعـداد زیـادی از ایـن عـلائم را در فـردی مشاهده نمودید می توانید به خود امیدواری دهید و به دلتان صابون بزنید.

منبع : farshad7.com